ی7خط روزگار درعین سادگی

دختری که اول بوس بر لبت زد دلیل بر خراب بودنش نیست!

ی7خط روزگار درعین سادگی

دختری که اول بوس بر لبت زد دلیل بر خراب بودنش نیست!

خبره جدید...!

آقا با 2نفر همزمان حرف میزنم که هیچ

یونیم پسرارو جم میکنم دوره خودم وسایل میخرن میخوریم مسخره بازی در میاریم میخندیم.

کلآ خودمو زدم به اون راه!

آره همون راه دنیا به ی ورمم نیس!

فقط عشقو حال میکنیم!

تنهام...!

آقا من تنهام یکیو میخوام باهاش باشم!

ایییییییییییییییییییی خدا کسیم نیس حوصلم فجیح سر رفته!

...!

چرا همه وبلاگشونو حذف کردن؟

خیلی جالبه...!

از ترم قبل دنبالم بود همه ی کلاساشو حذف کرده بود بامن یکی کنه همیشه دنبالم بود. 

تابستون میدیدمش تو کلاسا اصلآ باهم جور نمیگفتیم همش دعوا تو خیابونم 2بار دعوا کردیم. 

 

بعد از ی مدت باتمام جرعتش اومد بهم پیشنهاد داد دوسش داشتم بعد از چند دقیقه قبول کردم. 

الان وقتی بهش زنگ میزنم میگه کاری داشتی زنگ زدی؟ همون عاشق دل باختس ها که هروقت بهش زنگ میزدم میگف جانم! 

اینه دوس داشتن تا بدستت نیاوردن جونشون واست در میره تا بدست میارن...! 

 

 

قضیش طولانیه ی وقت مناسب همرو توضیح میدم تا اینجا داشته باشین خلاصشو.

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده

فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...

اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم

باور نمیکنم اینک بی توام

کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی

تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ،  

تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم

در حسرت چشمهایت هستم ، 

چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده

در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ،

هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...