ی7خط روزگار درعین سادگی

دختری که اول بوس بر لبت زد دلیل بر خراب بودنش نیست!

ی7خط روزگار درعین سادگی

دختری که اول بوس بر لبت زد دلیل بر خراب بودنش نیست!

شوهر...!

وای خدا من چرا اینجوری شدم! بدجور زده به سرم که شوهر کنم ! 

دلیلش چی میتونه باشه؟ نمیتونم تنها بمونم؟ حلاکم؟ همه ی موارد!

۲۵ دی...!

۲۵دی کلاس داشتم به مامان گفتم بعده کلاس میرم خونه مامان بزرگ رفتم و با عمم رفتیم بیرون روز خوبی نبود هوس ساندویچ کردم با عمه رفتیم برا  ناهار خریدیم . 

خیلی دلم میخواست با عشقم حرف بزنم یجورایی زده بود به سرم که حتمآباید باهاش حرف بزنم زنگ زدم کلی با هم حرف زدیم انگار منو نمیشناخت خیلی سرد حرف میزد برگشت گفت فرنوش من چندمین دوستت بودم 1000یا1001؟ کدوم؟ 

گفتم اولی و آخری! 

نمیدمونم ی لحظه چی بهش گفتم برگشت بهم گفت با پسرا تو خونه؟ عشقم ازت انتظار نداشتم به همین سادگی حرف مردمو گوش کنی ازت انتظار نداشتم اون حرفو بهم بزنی. 

چقدر دوست داشتمو عاشقت بودم  دو برابر ازت متنفرم. متنفرم چون خیلی زود باورت شد متنفرم چون قدرمو ندونستی هیچ وقت ندونستی فقط منتظر اون روزم که بیایو بگی حلالم کن مثل الان که چند وقت پیش پشت سرم حرف زدنو هیچی نگفتم فقط گفتم خدایا سپردم دست خودت. دربه در دنبالم میگردی و میگی حلالم کن. 

امروز میرم شمارمو عوض کنم دیگه خسته شدم از این همه خیانت میخوام ی مدت تنها باشم تنهایی رو حس کنم تمام وقتمو بذارم با دوستام برم بیرون باشگاه گردش تفریح خسته شدم از این همه سر درد کشیدن. 

عشقم ازت متنفرم همین!!!

یاد گرفتم...!

یاد گرفتم که عشق با تمام عظمتش تنها 2یا3 ماه بیشتر زنده نیست.... 

یاد گرفتم که عشق یعنی فاصله و فاصله یعنی دو خط موازی که به هم نمی رسند... 

یاد گرفتم که هرچه عاشق تر باشی خیانت بزرگتری می بینی.... 

یاد گرفتم که در عشق هیچ کس به اندازه ی من وفادار نیست.... 

و در آخر یاد گرفتم که هرچه عاشق تر باشی تنهاتری.... 

اینو از وب احسان برداشتم خوشم اومد نوشتم تو مال خودم 

احسان نزنیا

تحقیر...!

خسته شدم از تحقیرای مادرم همه ی بد بختیا ی طرف طعنه زدن مامانم طرف دیگه هی بابا بسه دیگه. 

مادر من تا کی میخوای منو با دیگران مقایسه کنی بابا من همینم که هستم میتونم کمتر باشم ولی نمیتونم بیشتر ازین که هستم باشم. 

 

دیشب برگشته میگه بشین کنکورتو بخون فکر کردی حالا ثبت نامت کردیم سما همه چی تموم شد؟ بدبخت این بدون کنکوره مدرکش به درد نمیخوره حالا همه جام میشینی با آب و تاب میگی میرم دانشگاه دلت خوشه دانشجویی. 

عمه هاتو ببین درس نخوندن هیچ گ.و.هی نشدن حالا ببین دختر عموشونو دختره 23.24سالشه داره فوق لیسانس میخونه خودشم کجا تو جایی مثل تهران تنهایی دختره به اون سنو سال نمیدونه پنکک چیه رژ چیه ریمل چیه اونوقت تو ماشالا با تمام جزئیات میشناسیشون. اگه الان تو بودی باید یکیم پشت بندت میومد تهران جمت میکرد خودتو گم میکردی!  

اینم منم! خب مامان هرکی جای من باشه تو اون تهران به این بزرگی گم میشه دیگه حالا بیاد جاییرم بلد نباشه دیگه وا ویلا  

مامان خوبه حاضر جوابیرم بلدی 

من! نه پس بشینم به حرفای تو گوش کنم همه چی بارم کنی؟ 

میخواستی موقعی که حامله بودی چیزای مفید بخوری منم عقلم زیاد شه به من چه که تو ویاره دوغ کرده بودی! دوغ میخوری منم اینجوری شفته میشم 

تا دختره درس خون میبینه منو با اون مقایسه میکنه همین که اون دختره ی کاره بدی میکنه میگم مامان مقایسه نمیکنی ؟ نه ولش کن دختره بدیه! نیس دختره خودت خیلی خوبه! 

شیطونه میگه مثل اون پنج باری که خود کشی کردی شوک وارد کردی هواتو داشتن ی بارم وارد کن! 

ی بار دوستم میخواست خود کشی کنه 1بسته قرص سرما خوردگی خورد 3روز بستری شد منم اومدم توزه شو زیاد کنم 3بسته خوردم  گوش شیطون کر هیچی نشد که هیچ تا به امروز اثری از سرما خوردگی در بنده وجود ندارد! 

اما آخرین بار 2 بسته قرص تشنج خوردم تا مغزم گوزید تا اثرش  رفت از بدنم این شوک خیلی سنگینی بود ی روز مفصل توضیحش میدم! 

خب دیگه دارم واسه صبحانم قرمه سبزی میخورم اگه اجازه بدین....! 

د برو دیگه اه اه...! 

شب برفی...!

نم نم برف میاد! یاد داستان دخترک کبریت فروش میوفتم  آخه چقد دوسش داشتم همیشه موقعی که برف میومد از مامان میخواستم داستانو بهم بگه! 

 

یاد بچگیام میوفتم  تا برف میومد زور میکردم به بابام تا بریم کوچه  بابام به اسرار من میرفت همین که میرسیدم کوچه میدوییدم و انقد حرف میزدمو شعر میخوندم تا بابا میگفت فرنوش خسته نشدی؟ 

منم نه! باز شروع میکردم به سوال کردن بابا چقد دیگه برف بیاد من میتونم سرسره بازی کنم؟ 

بابا میتونیم امسالم آدم برفی درست کنیم؟ 

چقد دلم برای اون روزا تنگ شده چقد پاک و معصوم بودم کاش هیچ وقت بزرگ نمیشدم  چرا انقد زود گذشت دلم میخواد باز بچه گی کنم بازم موقع برف بازی با ک.و.ن بخورم زمین و قه قه بخندم بازم میخوام موقع شیطنت همه بزارن پای بچگیم من هنوزم بچم بخدا بزرگ نشدم چرا دیگه کسی کارامو نمیذاره پای بچگیم . 

خستم خسته محتاج ی نفس راحت! 

همین...!!!