خیلی سخته وقتی کسی رو که دوسش داری و عاشقشی و براش میمیری و میدونی کارت اشتباهه ولی این غرور لعنتیت اجازه نمیده نگی بهش میگی خواهشن دیگه بر نگرد!
اونم با تمام خونسردی بگه چشم عزیزم!
چه حالی میشین؟ آدم حس میکنه دنیا رو سرش خراب شده!
یاد حرفاش.دوست دارم هاش. خانومی گفتناش میوفته!
یاد اینکه صبا انقد اس میداد تا از خواب بیدار شم منم لج باز عین خیالم نبود میدید جواب نمیدم زنگ میزد باصدای زنگاش از خواب بیدار میشدم!
من میتونم .میتونم فراموشت کنم همونطور که اولین عشقمو فراموش کردم ولی کامل نه چون اون خودش نرفت خدا ازم گرفت.
فک میکردم اگه تو باشی هیچی برام معنی نداره نه پدر مادر .دوست. درس.فک میکردم تمام دنیامی حتی بخاطرت خواستگارامم رد میکردم خودتم شاهدی و با چشات دیدی!
ولی الان باید اعتراف کنم دیگه برام مهم نیس باشی یا نباشی. درسمو ادامه میدم چشمم کور دندم نرم این همه آدم چطور میخونن منم یکیش!
بعد از اون هم آغوشی تورو همه کسم میدونستم ولی تو قدرمو ندونستی!
عاشقانه میپرستمت ای زیبا ترینم!
آخه مجبوری مینویسی
اون که نمیاد اینجارو بخونه
اتفاقآ میخونه!
چقد حال بعضی روزای منو داری!
اصلشم همینه نباید بمونی و درجا بزنی.
اگه داداشم زن نداشت می گفتم بیاد باهات مزدوج شه(اینو گفته بودم قبلا بهت؟)
آخه ی روز باهم تفاهم داریم!
بله گفته بودی!
سلام فرنوش جون خوبی؟ راست میگی حرفاتو می فهمم خیلی سخته . پرسیده بودی چند سالمه . من ۲۴ سالمه و ار دی بهشت امسال میرم تو ۲۵ . آره با همسر با هم دوست بودیم اما دوستی مون خیلی طولانی نبود حدودا ۵ماه شد . و بعد یک ماه با اطلاع داداشم باهم رابطه داشتیم چون داداشم خیلی با من خوب بود به اون همه چیزمو میگفتم . اونم با هم با دوتامون و گاهی با همسرم میرفت بیرون و اخلاقشو برام تایید کرد . و بعد از ۶ماه نامزد کردیم . و حالا تیر ماه امسال میشه دو ساله که عروسی کردیم . ما عاشقانه همو دوست داریم و تجربه ی همه چیز با هم برامون خیلی قشنگ و شیرینه . و باهم واسه زندگی مشترکمون تصمیم میگیریم . اون موقع همه چیز یک دفعه ای جور شد و خدا همه چیزو برامون اوکی میکرد . خیلی خوب بود ....
هر کس بخشی از عمرشو پای تلفن زندگی کرده.
سلام فرنوش جون
الان کافی نتم توی سوسنگرد
صبر کن ببینم این نوشته ات توی این پست مخاطب خاص داره
بزنم لهت کنم دختره یه پررو ..عاشق بودی
بزنمت همچین که نصف بشی
زیادی ضر میزنی!
رفتم پست های قدیمی ترت نظرم رو که واست داده بودم خوندم
جوابی هم که داده بودی دیدم
ترکه خیلی زبونت درازه ...برات کوتاش میکنم ها
اوخی نگو شاشیدم!